آرسامممممممممممم جونآرسامممممممممممم جون، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

نی نی ناز

1 ماهگی آرسام جون

سلام شاهزاده کوچولوی مامان امروز 1 ماهه شدی نفسم صبح بابایی واست اهنگ گذاشته بود میخندیدی خوشت میامد جیگرتو من بخورم ولی طفلی بچم از روزی که ختنش  کردیم هنوز درد داره یه هو از شدت درد از خواب میپره اون دکتره احمق خدا میدونه چه جوری ختنه کرده که طفلی بچم هنوز درد داره حالا فردا میخوام ببرمش یه دکتر دیگه نفس من بند میاد آرسام گریه میکنه از بس گریه کرده چشماش باد کرده . ...
26 دی 1393

ختنه آرسام کوچولو

سلام  یکی یدونه مامان اینارو  واست  مینویسم وقتی بزرگ بشی بخونی بدونی از لحظه ای که تو متولد شدی چجوری واست گذشته.. امروز ساعت 9 بردیمت واسه ختنه الهی من بمیرم اشکات و نبینم وقتی میخواستن آمپول بی حسی بهت بزنن گریه کردی  که دکتر من و صدا کرد بهت شیر بدم آروم بشی در حال شیر خوردن بودی خوابت برد سریع ختنت کردن وقتی اوردمت خونه اثر آمپول بی حسی رفته بود و دردات و حس میکردی گریه کردی بهت قطره استامینوفن دادم تا دردت ساکت بشه ای جونم قطره تلخ بود خودت و یه جوری میکردی ولی همین حرکتتم خیلی شیرین بود واسم که بدت میامد بخوری .تا دردت میگیره از خواب میپری گریه میکنی ..تو گریه میکنی خودم و مقصر میدونم  میگم کاش الان ختنت...
23 دی 1393

ده روزگــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی آرسام جون

امروز  ده روز شده که آرسام جون به دنیا آمده صبح  بردیمش حموم  شستیمش اولش که گریه کرد ولی بعد خوشش میامد روش آب میریختیم ساکت شد ای جونم .. مامان بمیره اشکات  و نبینه.  اینقدر خسته شده که شیرش و خورد و خوابید .................. ...
5 دی 1393

شب یلدا و شب 6 آرسام جون

شب 6 پسرم بود مصادف شد با شب یلدا ..خیلی خوش گذشت .تا دیر وقت بیدار بود  و شعر شب 6 واسش خوندیم   و آرسام جون  و دست به دست چرخوندیم    راستی ازمایش تیروئید داره که از  کف پاش خون میگیرن  میگن باید بجه 3 تا 5 روز که باشه ازش ازمایش و حتما بگیرن  ..جوجوم   کلی گریه کرد  باباشم اشکش در اومد  دید پسرش درد میکشه من که نتونستم برم  اگه من  بودم  که سکته میکردم ...
1 دی 1393

و اما آخرین مطلب دوران بارداری....

سلام به تو گل پسر شیرینی مثل عسل  بالاخره روزای سخت تموم شد دیروز رفتم دکتر خداروشکر همه چی طبیعی و نرمال بود وزن خودم 61.80 ضربان قلبتم خوب بود و بالاخره دکتر نامه بیمارستان و بهم داد که فردا برم بستری بشم فردا ساعت 6 صبح  باید برم بیمارستان تامین اجتماعی عزیزم 9 ماه و باهم گذروندیم بدون هیچ دردی خدارو شکر از فردا تو دیگه پیشمی تو بغلمی..باباییت که دل تو دلش نیست زودتر امروزم بگذره بره ولی من میترسم تا الانش که خدا باهامون بود و ما رو با سختیای 9 ماه بارداری تنها نزاشت  از این به بعد  هم توکل بر خدا ..خاله کوچیکه و مامان بابایی اومدن پیشمون که فردا باهم بریم بیمارستان از شما آبجیای گلمم التماس دعا دارم ........  ...
25 آذر 1393

38 هفتگی پسرم و روزای آخر بارداری

سلام پسر مامان امروز 38 هفنه شدی  چند روز وقت نکردم بیام مظلب بزارم امشب همرو با هم گداشتم ..3 روز دیگه مونده تا به دنیا بیای ولی خیلی اذیتم میکنی  ..درد دارم گاهی اوقات بهش میگن ماه درد .زیر دلم درد میگیره باز ول میکنه..خیلی ترسیدم نکنه موقع زایمانمه ولی دکتر که رفنم گفت چون نزدیک زایمانته این دردا طیعیه..بهم یه دارویی داد که اگه خیلی درد داشتم استفاده کنم .. اون دارو که استفاده میکنم بهتر میشم . گاهی اوقات دندون درد دارم گاهی اوقات گوش درد اها راستی  دیشب 40 محرم بود رفتیم خونه همکار بابابزرگ دیگ حلیم هم زدیم و از امام حسین کمک خواستم..فردام نوبت دکتر دارم آخرین چکاب ماهیانت. هفته پیش که رفتیم دکتر .وزن خودم 61.20 کیلو بودم...
23 آذر 1393

دلنوشته های من برای کودکم

       آرام بگیر فرزندم .....                                                                برایت بقچه ای از محبت های دیروز      کوله باری از جنس تسبیح های مادربزرگ                                                                       وچند قطره عرق پی...
25 آبان 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی ناز می باشد